چکیده:
اما امنيت روحي و رواني از مقوله هايي است كه در عين سادگي، و روشني كه به ذهن مي رسد، در آن اختلاف آراء و انظار وجود دارد. واژه اي كه ثبات و استقراري نداشته و هر فرد و گروه براي رسيدن به اهداف خويش از آن تعريف و تفسير خاصي را ارايه مي دهند تا منافع مورد نظر خويش را در وراي تعريف پيشنهادي حفظ كرده و به دست آورند.
اكنون سؤالي که در مقاله پيش رومطرح است اين است که اولا: چگونه نمازبر امنيت و آرامش رواني جوانان اثر ميگذارد و مكانيزم اين اثر گذاري به چه نحو و آثار آن چيست؟
قبل از پرداختن به پاسخ سوالات مذکور در باره نقش و اثر نماز بر امنيت روحي و رواني جوانان ، مناسب است پس از بحث کوتاهي در باره روح و روان ، به برخي از عوامل ازجمله :انسان مركب از دو جزء ماده بدنى و ديگرى جوهر مجرد كه همان نفس و روح است مىباشد و اين دو تا زمانى كه انسان در اين دنيا زندگى مىكند ملازم و همراه اوست اما از اين دو آنچه حقيقت او را تشكيل مىدهد روح است كه با لفظ من از او ياد مىكند و بدن تنها ابزار و آلت براى انجام كارهاى مادى اوست وروح و روان اوست كه درك مىكند و اراده مىكندبه این ترتیب در بعد پیشگیری از اضطراب و برای آرامش دائمی جسم و روان، "نماز" نقش خارق العاده ای را ایفا می كند. از طرفی در بعد درمان بیماران مبتلا به اضطراب، امروز علاوه بر درمان های دارویی، از روش های چون آموزش انبساط آرامش عضلانی و همچنین تلقین بوسیله هیپنوتیزم نیز استفاده می شود
آيا كساني كه در دلهايشان بيماري است گمان كردهاند خداوند كينههايشان را آشكار نميكند؟
و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان ميدهيم تا آنان را با قيافههايشان بشناسي و به يقين آنان را از طرز گفتارشان ميتواني بشناسي و خداوند نسبت به اعمالتان آگاه است حضرت امام باقر(عليه السلام) در سفارش خود به جابر بنعبداللّه انصاري ميفرمايند: «اطلب راحة البدن بإجمام القلب؛ آسايش بدن را در راحتي و سلامت نفس جستجو کن
نظر علامه طباطبايي(ره: درباره روح انسان
غريب ماده گرا به خو اجازه دادند كه ، پديده ” روح “ را بعنوان افسانه اي قديمي و خرافي ، به فراموشي محض بسپارند ، چرا كه براي هر آنچه كه بعنوان ” فرآيند روحي “ در طول تاريخ بشري معرفي شده است ( مثلا حتي حس معنويت جويي ) مي توان ، توجيهي درجسم و به ويژه در سلسله اعصاب ، پيدا كرد .
در راستاي همين طرز تفكر بود كه عده اي از پزشكان روس ، بخاطر عقايد ماركسيستي و ماترياليستي حاكم بر كشورشان درصدد پيدا كردن مناطقي در مغز انسان برآمدند كه از كار انداختن آن منطقه حس خدا جويي را حتي در بزرگان و علماي دين به كلي از بين ببرد.
.. تاثیر نماز بر کاهش اضطراب
الا بذكر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آیه 28)
"اضطراب" بیماری شایع قرن اتم و كهكشان است. پیشرفت سریع و پیچیده تمدن و در عین حال بی توجهی به ارزش های مذهبی و خانوادگی هر روز بیش از پیش برای افراد و اجتماع اضطراب های جدید به وجود می آورد.
از نظر روان پزشكان، اضطراب با یك احساس منتشر و مبهم دلواپسی كه اغلب ناخوشایند و بدون دلیل است مشخص می شود كه معمولا با یك یا چند مشكل جسمی همراه می گردد. از جمله شخص ممكن است علامت های جسمی چون احساس تپش قلب، تنگی نفس و درد قفسه سینه، خالی شدن سردل، تعریق، سردرد، تكرر ادرار، اسهال، گزگز دست و پاها، لرزش و… را نیز به همراه داشته باشد.
اضطراب، گاهی به شكل طبیعی در اشخاص سالم بروز می كند و گاهی به صورت بیمارگونه و دائمی در می آید كه نیاز به درمان و مراقبت پزشكی دارد. با اینكه دلایل علمی گوناگونی از دیدگاه های مختلف به عنوان دلایل بروز اضطراب و تشدید آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ایمان مذهبی، به عنوان یك عامل مهم در بروز اضطراب نقش غیرقابل انكاری دارد(2) و به این ترتیب نقش پیشگیری كننده و حتی درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسی است.
آرامش حاكم بر روح و روان و در نتیجه آن سلامت جسم اشخاص مذهبی، در مقایسه با آشفتگی روانی و جسمی و اضطراب لامذهب ها از دیر باز مورد توجه پزشكان بوده است.
به این ترتیب در بعد پیشگیری از اضطراب و برای آرامش دائمی جسم و روان، "نماز" نقش خارق العاده ای را ایفا می كند. از طرفی در بعد درمان بیماران مبتلا به اضطراب، امروز علاوه بر درمان های دارویی، از روش های چون آموزش انبساط آرامش عضلانی و همچنین تلقین بوسیله هیپنوتیزم نیز استفاده می شود(3) كه ما در مورد آرامش عضلانی ناشی از نماز در نكته چهارم از این مجموعه مقالات، سخن گفته ایم و درباره تلقین های سازنده ناشی از نماز نیز در آینده سخن خواهیم گفت.
در مورد اضطراب، بد نیست به این نكته اشاره كنیم كه شخص نمازگزار با ایمان به قدرت لایتناهی پروردگاری كه در مقابلش كرنش می كند، خود را در مقابل هر عاملی كه قصد به خطر انداختن و ترساندن (و در نتیجه مضطرب ساختن) او را داشته باشد ایمن می یابد و ضمن تكرار باور اعتقادی خود طی نمازهای پنجگانه یومیه این ایمنی همه جانبه را، به روان خود تلقین می كند و سرانجام آرامش عمیق را در وجود خود ملكه می سازد.
در راستای این موضوع تحقیقات علمی در برخی كشورهای مسلمان نشان می دهد كه بیماران مضطربی كه در كنار درمان های رایج ضد اضطراب، به خواندن نماز و قرآن و حتی احادیث نبوی مشغول شده اند(4)، از بهبودی بالاتری نسبت به سایرین برخوردار بوده اند.
تاثیر نماز بر شادابی جسم و روح
پیامبر اكرم (ص) می فرماید:
" مؤمن ، شوخ و لبخند بر دهان است و منافق بد خلق و گره بر ابرو."
امروزه ضرب المثل ایرانی "خنده بر هر درد بی درمان دواست " مصداق كاملاً علمی پیدا كرده است.
دانش پزشكی در قرن حاضر به وضوح می داند، اشخاصی كه اصطلاحاً یك لب و هزار خنده گفته می شوند، نسبت به آنان كه به اصطلاح با خودشان نیز قهرند و نسبت به زندگی بد بین و عبوس هستند، بسیار كمتر دچار بیماری های جسمی و روانی می شوند.
به این ترتیب هر عاملی كه شادابی را به انسان هدیه كند، در واقع به سلامتی جسم و روان او كمك كرده است. اما نكته بسیار مهمی كه دانش طب به بشر آموخته است، این مطلب است كه شادابی و افسردگی انسان پیش از آنكه تحت كنترل و اراده او باشد، زیر فرمان تغییرات مواد شیمیایی در سلسله اعصاب مركزی انسان است.
از جمله این مواد شیمیایی " دوپامین " را می توان نام برد که افزایش آن در بدن سبب می شود، انسان بدون اراده دچار ناراحتی گردد و كاهش این ماده نیز سبب شادی غیر ارادی انسان خواهد شد.
به عنوان مثال، عصبانیت و ناراحتی غیر ارادی و بدون علت صبحگاهی، كه حالت شدید آن به عنوان ملانكولی یا همان مالیخولیا ( افسردگی درون زاد صبحگاهی) شناخته می شود، در اثر تغییرات و كم و زیاد شدن همین مواد شیمیایی به وقوع می پیوندد.
از دیگر مواد شیمیایی داخل بدن كه به طور غیر ارادی سبب شادی انسان می شود و به او شعف و نشئه بی نظیر می بخشد ، ماده ای به نام “ كورتیزول " است كه میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهی به شدت افزایش می یابد و در صورت بیدار بودن انسان در این ساعات، لذت و شعف سرمست كننده ای به او دست می دهد كه بی شك بر زندگی او در تمام طول روز تأثیر گذار است.
افزایش كورتیزول در ساعات اول صبح و ارتباط آن با سرخوشی صبحگاهی كه امروزه از مسلمات پزشكی است، در واقع توجیه قابل توجهی است بر همه مضامینی كه در فرهنگ و ادب و عرفان پیرامون "اسرار سحر" معرفی می شوند.
در اشعار خواجه شیرین سخن شیراز، حضرت حافظ، موارد بسیاری را می توان یافت که نشان می دهد به سرخوشی و شادابی سحرگاهی و تأثیر آن در زندگی انسان توجه شده است.
ضرب المثل ایرانی مشهور كه منسوب به بزرگمهر می باشد، یعنی: "سحر خیز باش تا كامروا باشی" نیز اشاراتی نغز به تأثیر بیداری صبحگاهی بر زندگی شادكامانه و سعادت آمیز دارد.
به این ترتیب واضح است، امر واجب نماز صبح با ارزانی داشتن بیداری صبحگاهی به انسان، تقدیم كننده شادابی به جسم و روان او می باشد و یك نتیجه مهم این شادابی، سلامت جسم و روان خواهد بود .
پیشگیرى از افسردگى با نماز صبح
افسردگى (DEPRESSION) حالتى احساسى است كه مشخصهاش اندوه، بىاحساسى (APATHY) ، بدبینى (PESSIMISM) و احساس تنهایى است. این بیمارى كه امروزه از شیوع بالایى در میان مراجعه كنندگان به كلینیكهاى روانپزشكى برخوردار است، داراى تظاهرات متنوع و زیادى بوده كه از مهمترین آنها مىتوان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقیقات نشان مىدهد 75 درصد از بیماران افسرده مشكلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنین علایم این بیماران در هنگام صبح تشدید مىشود. نكته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما این است كه در این بیماران چگالى (REM حركت سریع چشم) در نیمه اول خواب و همچنین كل زمان REM افزایش یافته و فاصله میان به خواب رفتن تا شروع اولین دوره REM یعنى ( LATENCY - REM) كم شده و مرحله 4 خواب نیز كاهش مىیابد. (1)
پس به عبارت سادهتر مىتوان گفت، افراد افسرده زمان بیشترى را در مرحله خواب REM به سر مىبرند. یعنى به میزان بیشترى نسبت به سایرین خواب مىبینند.
یك روش درمانى جدید براى بیماران افسرده، بیدار نگه داشتن آنها براى كاهش میزان REM است، كه بهترین شكل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكید قرآن و همچنین بسیارى از روایات بوده، سبب كاهش قابل توجه میزان خواب REM در اشخاص مىشود. زیرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و باید صبحگاه بیدار شود، پس در حقیقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مىگیرد. از این جهت بیدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهایى مىتواند یك عامل مهم بدون عارضه در پیشگیرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روشهاى درمانى دارویى و غیر دارویى ارجح است، چرا كه پیشگیرى بر درمان مقدم است .
حال ببینیم، این موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، یعنى نماز صبح چه اثر درمانى مىتواند در این بیماران داشته باشد؟
به طور متوسط 20 - 15 دقیقه طول مىكشد تا یك فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض 45 دقیقه وارد مراحل 3 و 4 خواب شده كه این مراحل عمیقترین مراحل خواباند. یعنى بیشترین تحریك براى بیدار كردن فرد در این مراحل لازم است. حدود 45 دقیقه پس از مرحله 4 است كه نخستین دوره حركات سریع چشم (REM) فرا مىرسد. هر چه از شب مىگذرد، دورههاى REM طولانىتر و مراحل 3 و 4 كوتاهتر مىشود. بنابراین در اواخر شب، خواب شخص سبكتر شده و رؤیاى بیشترى مىبیند (یعنى خواب REM اش بیشتر مىشود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزدیك صبح به وقوع مىپیوندد. و از طرفى دیدیم كه یكى از مشكلات مهم بیماران افسرده، افزایش یافتن طول خواب REM و خواب دیدن زیاد است. از این جهت یك مبناى مهم در تولید داروهاى ضد افسردگى ایجاد داروهایى است كه كاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقهاى) .
رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء
پروردگارا ! من و فرزندانم را از اقامه کنندگان نماز قرار ده و دعای مرا قبول فرما.
سوره مبارکه ابراهیم ـ آیه شریفه ۴۰
عبارت مشهور"العلم فی الصغر، کالنقش فی الحجر"(دانش در کودکی، مانند نقش پایدار در سنگ است)، امروزه با پیشرفت دانش پزشکی و روان پزشکی و به خصوص با پیدایش روان کاوی توجیه کامل علمی پیدا کرده است.
روان شناسی مدرن، با تداعی از مکتب روان کاوی فروید و نظریات "ژان پیاژه"، "جان باولف" و بسیاری از دانشمندان دیگر، به ما می گوید که مهم ترین دوران زندگی بشر که به وجود آورنده شخصیت نهایی او خواهد بود، دوران کودکی است. بر این اساس هر قدمی که در جهت ایجاد سلامت روانی اطفال برداشته شود، به نوبه خود سبب ایجاد جامعه ای سالم و موفق خواهد شد.
اما بزرگ ترین موهبتی که ممکن است در جهت ایجاد سلامت روانی نصیب یک طفل نورسیده گردد، پای گذاشتن او در خانواده ای مؤمن و نمازگزار است.
تعالیم آیین حیات بخش اسلام که حتی کوچک ترین مسائل بشری را بدون پاسخ نگذاشته است، از همان بدو تولد نوزاد برای او برنامه ها و روش های متعددی دارد که عمل به آنها ضامن سعادت و سلامت همیشگی انسان است.
از جمله در بعد سلامت روانی، آیین اسلام به والدین و به خصوص پدر، مؤکداً حکم کرده است که مثلاً نام نیک بر بچه بگذارند(۱) و امروز علمای روان شناسی متفقاً به این نتیجه رسیده اند که چگونه نام یک کودک در شکل گیری شخصیت او تأثیر گذار است و چگونه یک نام بد ممکن است،موجبات تحقیر کودک(مثلاً تمسخر او توسط همسالان) و در نتیجه تزلزل شخصیتش گردد و یا هنگامی که روان کاوی در قرن بیستم، حکایت از حضور تظاهرات نهفته اما مقتدر جنسی در وجود اطفال می کند ، آنگاه مفهوم عمیق آن بخش عظیم از احادیث و روایات معصومین(ع) که مثلاً بوسیدن دختران توسط مرد نامحرم را بعد از ۵ ، ۶ سالگی منع کرده اند.(۲)
در هر صورت کودکی که در خانواده مؤمن و نمازگزار به دنیا می آید و زمزمه حیات بخش اذان و اقامه در گوش راست و چپش نخستین نغمه زندگی او می گردد، کودکی است که گام در مسیری سعادت بخش گذاشته است.
تغذیه کودک تا دو سال به وسیله شیر مادر و بهره مندی کامل او از آغوش پر مهرش که یک موهبت اسلامی است به او ایمنی محیر العقولی در مقابل بخش عظیمی از بیماری های روانی می بخشد، مثلاً احتمال اضطراب یا افسردگی که بر اثر جدایی از مادر به وقوع می پیوندد، بسیار کم می شود. چرا که امروزه روشن شده است اکثر کسانی که به دام مهلک اعتیاد گرفتار می آیند کسانی هستند که در کودکی، از شیر و آغوش مادران شان محروم بوده اند.
شیوع اسکیزوفرنی که خطرناک ترین و مهلک ترین بیماری در روان پزشکی است در بچه های خانواده های مسلمان و نمازگزار بسیار کم است، چرا که علم امروز ثابت کرده است که بروز اسکیزوفرنی، ارتباط معنی داری با وجود سیستم زن سالاری در اداره خانواده ها دارد(۴) که مسلماً در خانواده های نمازگزار، با رعایت اصول درخشان قرآنی، از قبیل(الرجال قوامون علی النساء) و رد صریح و قاطع سیستم شوم "زن سالاری"، قدم بزرگی در جهت کاهش میزان ابتلا به این اختلال برداشته می شود.
همچنین درباره آثار مثبت و متعدد، قانون مؤکد اسلامی مبنی بر آزاد گذاشتن کامل کودکان تا سن ۷ سالگی و پرهیز از تنبیه و محدودیت برای آنها می توان تعمق بسیار نمود.
اما بعد دیگر،تأثیری است که نماز به طور مستقیم بر حالات روانی اطفال دارد و آن بر اثر نماز خواندن خود کودک حاصل می شود.
شروع نماز در سنین کودکی سبب می شود که او این صفت حسنه را به صورت یک عادت معمول و سازنده در جسم و روان خود، ملکه نماید و جزو برنامه های همیشگی زندگی خود، قرار دهد و در نتیجه از همه فواید نماز، در بعد سلامت روانی در آینده برخوردار گردد.
به علاوه با شروع نماز در دوران کودکی، مفاهیمی مثل خدا و مذهب و دستوراتی مثل تعالیم اسلامی، چنان در ذهن پذیرنده و شفاف کودک که هنوز سنگینی و تیرگی گناهان ظرفیت های فکری و مغزی او را آلوده نکرده است، جای می گیرد که امکان شک و تردید در این زمینه در آینده بسیار کاهش می یابد.
این نکته به خصوص باید مورد توجه خانواده هایی قرار گیرد که با وجود آن که خود را مسلمان می دانند اما وقتی که فرزندشان به سن تکلیف می رسد او را به بهانه این که:
"هنوز خیلی کوچک است !" به خواندن نماز تشویق نمی کنند. این مسئله که با کمال تأسف به خصوص در مورد دختر بچه ها که سن تکلیف آنها پایین تر است(۹ سالگی)، شیوع بیشتری دارد، مسبب عوارض مخرب بسیاری در آینده کودک خواهد شد.
در حقیقت پدر و مادرانی که با دلسوزی ساده اندیشانه، فرزند خود را به برپاداری نماز تشویق نمی کنند، خیانت بزرگی از جهت محروم نمودن کودک خویش از این نعمت بزرگ مرتکب می شوند. چرا که به این ترتیب گویی به آلودگی کودک خویش، به انواع گناهان و انحرافات و بدبختی ها و بیماری های جسمی و روانی، رضایت داده اند و او را به خسارت سنگین در دنیا و آخرت محکوم نموده اند.
به همین دلیل است که آیین مقدس اسلام و به خصوص ائمه بزرگوار شیعه(ع) با توصیه های مؤکد، مسلمانان را به آموزش مرحله به مرحله نماز به کودکان فرا خوانده اند و حتی با این که از مجازات ها و تنبیهات بدنی در مورد کودکان، به خصوص قبل از ۷ سالگی، منع نموده اند در مورد ترغیب به نماز گاهی امر به تنبیه کودکان فرموده اند. در این مورد در حدیثی معتبر از حضرت امام صادق(ع) آمده است که فرمودند: چون پسر، سه ساله شود، پدر و مادر به او می گویند که: هفت مرتبه بگو "لا اله الا الله" و چون سه سال و هفت ماه و بیست روز از عمرش بگذرد، به او می گویند که هفت مرتبه بگوید: "محمد رسول الله" ، پس چهار سالش تمام شود به او می گویند که هفت مرتبه بگوید: "صلی الله علی محمد و آله" پس چون پنچ سالش تمام شود او را وا می دارند که خدا را سجده کند.
اما چون شش سالش تمام شود. نماز را به او یاد می دهند و چون هفت سالش تمام شد، وضو را به او یاد می دهند و او را به نماز امر می کنند و چون نه سالش تمام شود وضو و نماز را به خوبی به او می آموزند و از ترک وضو و نمازاو را نهی کنند. پس چون کودک وضو و نماز را یاد گرفت، خداوند پدر و مادرش را خواهد آمرزید.(۵)
مفاهیم عمیق این حدیث از جمله این که اقامه نماز پس از اقرار به توحید و نبوت(که اساسی ترین اصول اعتقادی اسلام هستند) قرار گرفته و این که عمل به این حدیث ضامن آمرزش پدر و مادر تلقی شده است، باید به دقت مورد توجه خانواده ها قرار بگیرد.
بررسی اثر بخشی نماز در ارتقای بهداشت روان خانواده ها:
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت، حالت تندرستی کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است و نه صرفاً فقدان ضعف یا بیماری. از دیدگاه الگوی زیستی، روانی و اجتماعی سلامت چیزی است که فرد از طریق توجه به نیازهای زیست شناختی، روحی، روانی و اجتماعی آن را به دست می آورد. امروزه بر همگان روشن است که تأمین نیازهای روانی و عاطفی در گرو معنویت و دین نهفته است.
انسان ها به آرامش و سلامت روانی نیاز دارند، زیرا در سایه آرامش می توانند به رشد و کمال، اهداف عالی و سجایای اخلاقی برسند. از سویی دیگر، سلامت روانی در گرو جلوگیری از علل و عوامل شرایط تنش زا نهفته است. به یقین می توان گفت آرامش روانی و عاطفی مهم ترین نیاز روزافزون همه انسان ها در گستره جهان است. زیرا غالب افراد در دنیای امروز به ویژه در غرب از ناامنی روانی، اضطراب و افسردگی رنج می برند و اگر انسان در پی درمان واقعی خویش است باید خودفریبی نکرده و در پی راه حل های بیهوده نباشد. اگر به ریشه های بیماری های روانی جامعه دقت کنیم، به یکی از علل آن یعنی ضعیف بودن ارتباط انسان ها با خدا می رسیم.
اکنون دیدگاه «زیستی، روانی و اجتماعی» دیدگاه نظری برجسته ای است که فرض اساسی آن تأثیر متقابل عوامل زیست شناختی، روان شناختی، معنوی و اجتماعی در تعیین سلامت و بیماری است. این الگو، محور زمینه روبه رشد روان شناسی سلامت و دین است که بر مراقبت از سلامت با تأکید بر انجام فرایض دینی نظیر نماز و ارتقای آن تمرکز کرده است.
اجرای عوامل و فرایض دینی از جمله نماز علاوه بر این که احساسات معنوی انسان را تحریک می کند موجب کاهش ناملایمات و ناراحتی های روزمره می شود. به طور کلی زمانی سطح سلامت در یک خانواده بالاو بهینه است که همه ابعاد سلامت یکپارچه اند و با هم کار می کنند. بدین ترتیب محیط شخصی (کار، خانواده و اجتماع) و ابعاد معنوی، جسمانی، هوشی و اجتماعی برای ایجاد تعادل، با یکدیگر هماهنگ می شوند.
نماز یک روش زندگی و سیره فراگیری است که اخلاق، ارزش ها و فضایل رفتاری را دربرمی گیرد. از این طریق است که فرد مؤمن به نماز با برون ریزی هیجانی خود و با تخلیه از همه ناپاکی ها و افکار منفی گام به سوی پالایش روانی خود برمی دارد. پالایش روانی یک نتیجه مشخص دارد و آن سلامت روحی و روانی فرد است. این جهت گیری معنوی می تواند آثار گسترده ای در وحدت دادن به شاکله خانواده داشته باشد.
نتایج تحقیقات فراوان نشان می دهد که انجام اعمال و فرایض دینی در کاهش تنش ها و تأملات روزمره و تأمین سلامت و بهداشت روانی افراد مؤثر است.
می دانیم هر انسانی با هر مسلکی در هنگام بروز مشکلات روزمره رابطه خود و خدا را تقویت می کند در مطالعه که از سوی پارگامنت انجام شد، نتایج نشان داد دین نقش مهمی در رویارویی با مشکلات روزمره دارد و می تواند اثرات بحران های شدید زندگی را تعدیل کند. از نظر وی افراد متدین برای مقابله با مشکلات به خوبی از دین و فرایض دینی استفاده می کنند. پس مهمترین تأثیری که دین برای مقابله با مشکلات دارد، نقش آن در کاهش فشار روانی و تأمین سلامت روانی خانواده ها است. امروزه بسیاری از روان شناسان دریافته اند که دعا، نماز و داشتن یک ایمان محکم به دین، اضطراب، افسردگی، نگرانی، تشویق و ترس را که زمینه ساز بسیاری از بیماری هاست برطرف می کند: «الابذکر الله تطمئن القلوب».
کلمه نماز نشان می دهد که رابطه ای میان انسان و پروردگارش وجوددارد. وقوف خاشعانه و خاضعانه انسان در نماز، در برابر خداوند متعال به او نیرویی معنوی می بخشد که حس صفای روحی و آرامش قلبی، امنیت روانی وسلامت روانی را در او پدید می آورد.
از آن جا که انسان در نماز با همه اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می شود و از همه اشتغالات و مشکلات زندگی روی برمی گرداند. به هیچ چیز جز خدا و آیات قرآن که در نماز به زبان می آورد فکر نمی کند.
همین حالت روی گردانی کامل از مشکلات زندگی و نیندیشیدن به آن در میان نماز موجب آرامش روان و سلامت روانی می شود.
توماس هاسلیوپ پزشک معروف هلندی در این باره می گوید: «مهم ترین جواب آرام بخش که من در طول سال های متمادی تجربه و مهارتم در مسائل روانی به آن پی بردم، همین نماز است.
من به عنوان یک پزشک می گویم مهم ترین وسیله در آرامش روان که ضامن از بین بردن تنش ها و اضطراب ها و افسردگی های روزمره است و من تا کنون شناخته ام نماز است.»
حالت تمدد اعصاب و آرامش روانی ناشی از نماز انسان را از اضطراب و افسردگی که بیماران روانی همواره از آن رنج می برند رها می کند. زیرا چنین حالت هایی عموماً تا مدتی پس ازنماز در انسان باقی می ماند و ادامه می یابد.
تأثیر مهم نماز در کاهش اضطراب، افسردگی بیماران روانی و ایجاد سلامت روانی، شبیه تأثیر روان درمانی برخی از روان درمان گران معاصر برای درمان اضطراب و افسردگی بیماران روانی است. روان درمانگران معاصر از جمله ژوزف و لپه برای درمان اضطراب و افسردگی از روشی استفاده می کنند که به (منع متقابل) معروف است و به نام درمان از طریق آرام سازی مشهور است.
در این روش درمان گر می کوشد میان موارد اضطراب انگیز و واکنش مخالف اضطراب یعنی همان حالت آرامش روان، رابطه ایجاد کند.
تحقیقات متعدد روان شناسان نشان می دهد که حالت روانی انسان با آشکار کردن مشکلات در حضور یک دوست صمیمی یا درمان گر رو به بهبود می رود.
حال تصور کنید که همین انسان اگر مشکلات خود را با خدا بازگو کند و پس از نماز به مناجات با پروردگار و دعا به درگاه او طلب یاری بپردازد، حالت روانی او تا چه اندازه بهبود پیدا می کند. ملاحظه می شود که همان نتیجه ای که در یک روان درمانی مؤثر و موفق حاصل می شود، از نماز نیز به دست می آید، زیرا آن احساس امنیت و رهایی از اضطراب را که نماز در انسان ایجاد می کند، موجب آزاد شدن نیروی روانی او می شود که این آزادی ضامن ایجاد سلامت روان است. نیرویی که قبلاً در زنجیرهای اضطراب، نگرانی و افسردگی، مقید و زندانی بود.
در نتیجه انسان حالت نشاط و طراوت را در همه وجودش احساس می کند. همین رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی یا بارقه روانی از خداوند متعال، موجب رهایی نیروهای معنوی مستقر در انسان می شود و عزمش را جزم، اراده اش را قوی و همتش را بلند می کند.و برای پذیرش علم و معرفت آماده تر و برای انجام کارهای بزرگ تواناتر می شود.
پزشک فرانسوی، الکسیس کارل ثابت کرد نماز موجب سلامت و نشاط روانی و معنوی مشخصی در خانواده ها می شود و همین حالت است که احتمالاً منجر به شفای سریع برخی از بیماران در زیارتگاه ها و معابد می شود. سیرل بوت نظریه ویلیام جیمز را درباره تأثیر نماز مورد تأکید قرار داده و گفته است: (ما به واسطه نماز وارد انبار بزرگی از نشاط عقلانی و سلامت روانی می شویم که در شرایط عادی یارای وصول به آن نیست).
نتیجه گیری:
لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ایمان به خدا و اقامه نماز بسیار زیاد است و نكات علمى بسیار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكید فراوان اسلام نیز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىكند.
علاوه بر این یك روش درمانى جدید براى بیماران افسرده، بیدار نگه داشتن آنها براى كاهش میزان REM است، كه بهترین شكل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح كه مورد تاكید قرآن و همچنین بسیارى از روایات بوده، سبب كاهش قابل توجه میزان خواب REM در اشخاص مىشود. زیرا شخص نمازگزار كه خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و باید صبحگاه بیدار شود، پس در حقیقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مىگیرد. از این جهت بیدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهایى مىتواند یك عامل مهم بدون عارضه در پیشگیرى از افسردگى مطرح باشد كه بر تمام روشهاى درمانى دارویى و غیر دارویى ارجح است، چرا كه پیشگیرى بر درمان مقدم است .
لازم به ذكر است آثار روحى و روانى ایمان به خدا و اقامه نماز بسیار زیاد است و نكات علمى بسیار شگرفى در اسرار سحر كه مورد تاكید فراوان اسلام نیز بوده، نهفته است كه انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىكند؛
"اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق الیل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر كان مشهودا (3) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریكى شب برپا دار و (نیز) نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .
تاثیر نماز بر سلامت روانی كودكان |
|
رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء پروردگارا ! من و فرزندانم را اقامه كنندگان نماز قرار ده و دعای مرا قبول فرما . سوره مباركه ابراهیم ـ آیه شریفه 40 عبارت مشهور " العلم فی الصغر ، كالنقش فی الحجر " ( دانش در كودكی ، مانند نقش پایدار در سنگ است ) ، امروزه با پیشرفت دانش پزشكی و روانپزشكی و بخصوص با پیدایش " روانكاوی توجیه كامل علمی پیدا كرده است . روانشناسی مدرن ، با تداعی از مكتب روانكاوی فروید و نظریات " ژان پیاژه " ، " جان باولف " و بسیاری از دانشمندان دیگر ، به ما می گوید كه مهمترین دوران زندگی بشر كه بوجود آورنده شخصیت نهایی او ، خواهد بود ، دوران كودكی است . بر این اساس هر قدمی كه در جهت ایجاد سلامت روانی اطفال برداشته شود ، به نوبه خود سبب ایجاد جامعه ای سالم و موفق خواهد شد . اما بزرگترین موهبتی كه ممكن است در جهت ایجاد سلامت روانی نصیب یك طفل نورسیده گردد ، پای گذاشتن او در خانواده ای مومن و نمازگزاراست . تعالیم آیین حیات بخش اسلام كه حتی كوچكترین مسائل بشری را بدون پاسخ نگذاشته است ، از همان بدو تولد نوزاد برای او برنامه ها و روشهای متعددی دارد ، كه عمل به آنها ضامن سعادت و سلامت همیشگی انسان است . از جمله در بعد سلامت روانی ، آیین اسلام به والدین و بخصوص پدر ، مؤكدا حكم كرده است كه مثلا نام نیك بر بچه بگذارند (2) و امروز علمای روانشناسی متفقا به این نتیجه رسیده اند كه چگونه نام یك كودك در شكل گیری شخصیت او ، تاثیر گذار است و چگونه یك نام بد ممكن است موجبات تحقیر كودك ( مثلا تمسخر او توسط همسالان ) و در نتیجه تزللزل شخصیتش گردد و یا هنگامیكه روانكاوی در قرن بیستم ، حكایت از حضور تظاهرات نهفته اما مقتدر جنسی در وجود اطفال می كند . آن گاه مفهوم عمیق آن بخش عظیم از احادیث و روایات معصومین (ع) كه مثلا " بوسیدن دختران توسط مرد نامحرم را بعد از 5 ، 6 سالگی منع كرده اند ، یا اجازه نداده اند كودك برهنه در كنار كسی بخوابد و .... روشن می شود .(2) در هر صورت كودكی كه در خانواده مومن و نمازگزار بدنیا می آید و زمزمه حیات بخش " اذان " و " اقامه " در گوش راست و چپش نخستین نغمه زندگی او می گردد ، كودكی است كه گام در مسیری سعادت بخش گذاشته است . تغذیه كودك تا دو سال بوسیله شیر مادر و بهره مندی كامل او از آغوش پر مهرش ، كه یك موهبت اسلامی است به او ایمنی محیر العقولی در مقابل بخش عظیمی از بیماریهای روانی می بخشد ، مثلا احتمال اضطراب یا افسردگی كه بر اثر جدایی از مادر به وقوع می پیوندد ، بسیار كم می شود. با این كه امروزه روشن شده است اكثر كسانی كه به دام مهلك اعتیاد گرفتار می آیند كسانی هستند كه در كودكی ، از شیر و آغوش مادرانشان محروم بوده اند . شیوع اسكیزوفرنی كه خطرناكترین و مهلك ترین بیماری در روانپزشكی است در بچه های خانواده های مسلمان و نمازگزار به شدت كاهش دارد ، چرا كه علم امروز ثابت كرده است كه بروز اسكیزوفرنی ، ارتباط معنی داری با وجود سیستم زن سالاری در اداره خانواده ها دارد (4) ،كه مسلما " در خانواده های نمازگزار ، با رعایت اصول درخشان قرآنی ، از قبیل ( الرجال قوامون علی النساء) و رد صریح و قاطع سیستم شوم " زن سالاری" ، قدم بزرگی در جهت كاهش میزان ابتلا به این اختلال برداشته می شود . همچنین درباره آثار مثبت و متعدد ، قانون مؤكد اسلامی مبنی بر آزاد گذاشتن كامل كودكان تا سن 7 سالگی و پرهیز از تنبیه و ایجاد محدودیت ننمودن برای آنها ، می توان تعمق بسیار نمود . هر چند كه درباره تاثیر زندگی كودك ، در یك خانواده نمازگزار در كاهش میزان ابتلای او به عوارض روانی ( كه از آثار غیر مستقیم نماز بر سلامت روانی اطفال است ) بسیار می توان سخن گفت و بخصوص به تاثیر نماز در اختلالات روانی مختص اطفال كه بخش قابل توجهی از كتب روانپزشكی را تشكیل میدهند ، اشاره كرد ، اما از آنجا كه بنا را بر اختصار گذاشته ایم ، این بررسی را به فرصت دیگری موكول می كنیم و به همین نكات مختصر كه فهرست وار اشاره نمودیم ، بسنده می نماییم. اما بعد دیگر ، تاثیری است كه نماز به طور مستقیم بر حالات روانی اطفال دارد و آن بر اثر نماز خواندن خود كودك حاصل می شود . شروع نماز در سنین كودكی ، سبب می شود كه او این صفت حسنه را به صورت یك عادت معمول و سازنده در جسم و روان خود ، ملكه نماید و جزو برنامه های همیشگی زندگی خود ، قرار دهد و در نتیجه از همه فواید مترتب بر نماز ، در بعد سلامت روانی ( كه به برخی از آنها در این مجموعه مقالات اشاره شده است ) در آینده برخوردار گردد. بعلاوه با شروع نماز در دوران كودكی ، مفاهیمی مثل خدا و مذهب و دستوراتی مثل تعالیم اسلامی ، چنان در ذهن پذیرنده و شفاف كودك كه هنوز سنگینی و تیرگی گناهان صفحه وجود او را ( در واقع ظرفیت های فكری و مغزی او را ) آلوده نكرده است ، جای می گیرد ، كه امكان شكاكی در این مقولت در آینده و نشخوارهای منفی بافانه فلسفی ، كه سر منشاء ماده گرایی ها و دنیا طلبی ها و بسیاری از بیماریهای روحی و روانی است ، بسیار كاهش می یابد . این نكته بخصوص باید مورد توجه خانواده هایی قرار بگیرد كه با وجود آن كه خود را مسلمان میدانند اما وقتی كه فرزندشان به سن تكلیف می رسد او را به بهانه این كه :
" هنوز خیلی كوچك است !" به خواندن نماز تحریك نمی كنند. این مسئله كه با كمال تأسف به خصوص در مورد دختر بچه ها كه سن تكلیف آنها پایین تر است ( 9 سالگی ) ، شیوع بیشتری دارد ، مسبب عوارض مخرب بسیاری در آینده كودك خواهد شد . در حقیقت پدر و مادرانی كه با دلسوزی ساده اندیشانه ، فرزند خود را به برپاداری نماز تحریك نمی كنند ، خیانت بزرگی از جهت محروم نمودن كودك خویش از این نعمت بزرگ مرتكب می شوند چرا كه به این ترتیب گویی به آلودگی كودك خویش ، به انواع گناهان و انحرافات و بدبختیها و بیماریهای جسمی و روانی ، رضایت داده اند و او را به خسارت سنگین در دنیا و آخرت ، محكوم نموده اند . و به همین دلیل است كه آیین مقدس اسلام و بخصوص ائمه بزرگوار شیعه (ع) با توصیه های مؤكد مسلمانان را به آموزش مرحله به مرحله نماز ، به كودكان فرا خوانده اند و حتی با این كه از مجازات ها و تنبیهات بدنی در مورد كودكان ، بخصوص قبل از 7 سالگی ، منع نموده اند در مورد تحریك به نماز گاهی امر به تنبیه كودكان فرموده اند. در این مورد در حدیثی معتبر از حضرت امام صادق (ع) آمده است كه فرمودند : چون پسر ، سه ساله شود ، پدر و مادر به او می گویند كه : هفت مرتبه بگو " لا اله الا الله " و چون سه سال و هفت ماه و بیست روز ، از عمرش بگذررد ، به او میی گویند كه هفت مرتبه بگوید : " محمد رسول الله " ، پس چهار سالش تمام شود به او می گویند كه هفت مرتبه بگوید : " صلی الله علی محمد و آله " پس چون پنچ سالش تمام شود او را وا می دارند ، كه خدا را سجده كند . اما چون شش سالش تمام شود . نماز به یادش می دهند و به نمازش میدارند و چون هفت سالش تمام شد ، وضو را به او یاد می دهند و امر به نماز می كنند او را و چون نه سال تمام شود و وضو و نماز را بخوبی به او می آموزند و بر ترك وضو و نماز كنك بزنند . پس چون كودك وضو و نماز را یاد گرفت ، خداوند پدر و مادرش را خواهد آمرزید .
مفاهیم عمیق این حدیث از جمله این كه اقامه نماز پس از اقرار به توحید و نبوت ( كه اساسی ترین اصول اعتقادی اسلام هستند ) قرار گرفته و این كه عمل به این حدیث ضامن آمرزش پدر و مادر تلقی شده است ، باید به دقت مورد توجه خانواده ها قرار بگیرد . 1-حدیث از امام صادق (ع) ـ كافی جلد 6 صفحه 49 2- برای مشاهده این قبیل احادیث مراجعه كنید به كتاب ارزشمند حلیه المتقین ، اثر علامه بزرگ مجلسی (ره) ، صفحه 49 3-برای مطالعه درباره تاثیرات روانی تغذیه با شیر مادر رجوع كنید به مجموعه مقالات سمینارهای مربوطه و بخصوص تحقیقات آقای دكتر یاسمی ( روانپزشك ( 4-رجوع كنید به مجموعه ارزشمند و بی نظیر " اولین دانشگاه ،آخرین پیامبر " اثر جاودانه شهید دكتر سید رضا پاك نژاد ـ جلد 21 5-حلیه المتقین ، علامه مجلسی (ره) صفحه 93 |
منابع وماخذ
1 . روانپزشكى بالینى كاپلان، ترجمه دكتر مرسده سمیعى و دكتر حسن رفیعى، ص152 .
2 . 40 نكته پزشكى پیرامون نماز، دكتر مجید ملك محمدى، ص3 .
3 . الاسراء (17): 78 .
4: مجله پرسمان، شماره 15 .
5ـ ترجمه فارسی سیناپس كاپلان ـ سادوك ـ ج دوم ـ صفحه 473
6- همان منبع، صفحه 517